من دوش فراق را جفا میگفتم (1335)
-
اندازه متن
+
من دوش فراق را جفا میگفتم
با دهر فراق پیش میآشفتم
خود را دیدم که با خیالت جفتم
با جفت خیال تو برفتم خفتم
من دوش فراق را جفا میگفتم
با دهر فراق پیش میآشفتم
خود را دیدم که با خیالت جفتم
با جفت خیال تو برفتم خفتم
زشت کسی کو نشد مسخره یار خوب دست نگر پا نگر دست بزن پا بکوب
مسخره…
خورشید رخت ز آسمان بیرونست چون حسن تو کز شرح و بیان بیرونست
عشق تو در…

