من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم (1353)
-
اندازه متن
+
من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم
بر جملهٔ عاشقان به انکار بدم
دیوانه و مست و لاابالی گشتم
گوئیکه همه عمر در این کار بدم
من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم
بر جملهٔ عاشقان به انکار بدم
دیوانه و مست و لاابالی گشتم
گوئیکه همه عمر در این کار بدم
هَمرَنگِ جَماعَت شو تا لذتِ جان بینی دَر کویِ خَرابات آ تا دُردکشان بینی
دَرکش قَدحِ…
به هر دلی که درآیی چو عشق بنشینی بجوشد از تک دل چشمه چشمه شیرینی
کلید…

