من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم (1353)
-
اندازه متن
+
من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم
بر جملهٔ عاشقان به انکار بدم
دیوانه و مست و لاابالی گشتم
گوئیکه همه عمر در این کار بدم
من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم
بر جملهٔ عاشقان به انکار بدم
دیوانه و مست و لاابالی گشتم
گوئیکه همه عمر در این کار بدم
با دل گفتم اگر بود جای سخن با دوست غمم بگو در اثنای سخن
دل گفت…
ای از تو مرا گوش پرودیده بهی خوش آنکه ز گوش پای بر دیده نهی
تو…

