من کاستهٔ وفای آن مهرویم (1347)
-
اندازه متن
+
من کاستهٔ وفای آن مهرویم
گر خواهد و گر نخواهد آن مه رویم
زو آب حیات ابدی میجویم
او آب حیات آمده و من جویم
من کاستهٔ وفای آن مهرویم
گر خواهد و گر نخواهد آن مه رویم
زو آب حیات ابدی میجویم
او آب حیات آمده و من جویم
مرا در دل همیآید که من دل را کنم قربان نباید بددلی کردن بباید کردن این فرمان
گفت از ضعف توکل باشد آن ورنه بدهد…

