میدان و مگو تا نشود رسوائی (1969)
-
اندازه متن
+
میدان و مگو تا نشود رسوائی
زیبائی مرد هست در تنهائی
گفتا که چه حاجتست اینجا ملکی است
کو موی همی شکافد از بینائی
میدان و مگو تا نشود رسوائی
زیبائی مرد هست در تنهائی
گفتا که چه حاجتست اینجا ملکی است
کو موی همی شکافد از بینائی
از ما بت عیار گریزان باشد وز یاری ما یار گریزان باشد
او عقل منور است…
هشیار اگر زر و گر زرین است اسب است ولی بهاش کم از زینست
هر کو…