هست مستی که مرا جانب میخانه برد (793)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۷/۲۴
-
اندازه متن
+
هست مستی که مرا جانب میخانه برد
جانب ساقی گلچهره دردانه برد
هست مستی که کشد گوش مرا یارانه
از چنین صف نعالم سوی پیشانه برد
نعل آنست که بوسه گه او خاک بود
لعل آنست که سوی می و پیمانه برد
جان سپاریم بدان باده جان دست نهیم
پیشتر زانک خردمان سوی افسانه برد
شاخ شاخست دل از رنگ سر زلف خوشش
تا چرا بند چنان موسی سر شانه برد
گر یک ورق از کتاب ما برخوانی (1933)
گر یک ورق از کتاب ما برخوانی حیران ابد شوی زهی حیرانی
گر یک نفسی به…
مولانا 
