همسایگیِ مست فَزاید مستی (1990)
-
اندازه متن
+
همسایگیِ مست فَزاید مستی
چون مست شَوی باز رهی از هستی
در رستهٔ مردان چو نشستی رَستی
بر باده زنی ز آب و آتش دستی
همسایگیِ مست فَزاید مستی
چون مست شَوی باز رهی از هستی
در رستهٔ مردان چو نشستی رَستی
بر باده زنی ز آب و آتش دستی
مسلمانان مسلمانان مرا ترکی است یغمایی که او صفهای شیران را بدراند به تنهایی
کمان را…
مادر عشق طفل عاشق را پیش سلطان بیامان نبرد
تا نشد بالغ و ز جان فارغ…