هم عابد و هم زاهد و هم خونریز است (451)
-
اندازه متن
+
هم عابد و هم زاهد و هم خونریز است
خونریزی او خلاصهٔ پرهیز است
خورشید چو با بنده عنایت دارد
عیبی نبود که بنده بیگه خیز است
هم عابد و هم زاهد و هم خونریز است
خونریزی او خلاصهٔ پرهیز است
خورشید چو با بنده عنایت دارد
عیبی نبود که بنده بیگه خیز است
عشق تو بهر صومعه مستی دارد بازار بتان از تو شکستی دارد
دست غم تو بهر…
ساقیا هستند خلقان از می ما دور دور زان جمال و زان کمال و فر و سیما دور…