هم مستم و هم بادهٔ مستان توام (1367)
-
اندازه متن
+
هم مستم و هم بادهٔ مستان توام
هم آفتِ جانِ زیردستان توام
چون نیست شدم کنون ز هستان توام
گفتی که الست، از الست آنِ توام
هم مستم و هم بادهٔ مستان توام
هم آفتِ جانِ زیردستان توام
چون نیست شدم کنون ز هستان توام
گفتی که الست، از الست آنِ توام
رسم نو بین که شهریار نهاد قبله مان سوی شهر یار نهاد
نقد عشاق را عیار…

