چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد (866)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۷/۲۳
-
اندازه متن
+
چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد
در چشمهای مست تو نقاش چون نهاد
چشم تو برگشاید هر دم هزار چشم
زیرا مسیح وار خدا قدرتش بداد
وان جمله چشمها شده حیران چشم او
کان چشمشان بصارت نو از چه راه داد
گفتم به آسمان که چنین ماه دیدهای
سوگند خورد و گفت مرا نیست هیچ یاد
اکنون ببند دو لب و آن چشم برگشا
دیگر سخن مگوی اگر هست اتحاد
امشب شب آن دولت بیپایانست (167)
امشب شب آن دولت بیپایانست شب نیست عروسی خداجویانست
آن جفت لطیف با یکی گویانست امشب…
مولانا 
