چونست به درد دیگران درمانی (1836)
-
اندازه متن
+
چونست به درد دیگران درمانی
چون نوبت درد ما رسد درمانی
من صبر کنم تا ز همه وامانی
آئی بر ما چو حلقه بر درمانی
چونست به درد دیگران درمانی
چون نوبت درد ما رسد درمانی
من صبر کنم تا ز همه وامانی
آئی بر ما چو حلقه بر درمانی
مهمان دو دیده شد خیالت گذری در دیده وطن ساخت ز نیکو گهری
ساقی خیال شد…
بر کار گذشته بین که حسرت نخوری صوفی باشی و نام ماضی نبری
ابنالوقتی، جوانی و…

