چون مار ز افسون کسی میپیچم (1209)
-
اندازه متن
+
چون مار ز افسون کسی میپیچم
چون طرهٔ جعد یار پیچاپیچم
والله که ندانم این چه پیچاپیچست
این میدانم که چون نپیچم هیچم
چون مار ز افسون کسی میپیچم
چون طرهٔ جعد یار پیچاپیچم
والله که ندانم این چه پیچاپیچست
این میدانم که چون نپیچم هیچم
خواجه غلط کردهای در صفت یار خویش سست گمان بودهای عاقبت کار خویش
در هوس گلرخان…
آتشی نو در وجود اندرزدیم در میان محو نو اندرشدیم
نیک و بد اندر جهان هستی…