گر آتش دل نیست پس این دود چراست (369)
-
اندازه متن
+
گر آتش دل نیست پس این دود چراست
ور عود نسوخت بوی این عود چراست
این بودن من عاشق و نابود چراست
پروانه ز سوز شمع خشنود چراست
گر آتش دل نیست پس این دود چراست
ور عود نسوخت بوی این عود چراست
این بودن من عاشق و نابود چراست
پروانه ز سوز شمع خشنود چراست
پس خروسش گفت تن زن غم مخور که خدا…
ز مهجوران نمیجویی نشانی کجا رفت آن وفا و مهربانی
در این خشکی هجران ماهیانند بیا…