گر در طلبی ز چشمه در بر ناید (782)
-
اندازه متن
+
گر در طلبی ز چشمه در بر ناید
جویندهٔ در به قعر دریا باید
این گوهر قیمتی کسی را شاید
کز آب حیات تشنه بیرون آید
گر در طلبی ز چشمه در بر ناید
جویندهٔ در به قعر دریا باید
این گوهر قیمتی کسی را شاید
کز آب حیات تشنه بیرون آید
برو ای دل به سوی دلبر من بدان خورشید شرق و شمع روشن
مرو هر سو…
چون بدنامی بروزگاری افتد مرد آن نبود که نامداری افتد
گر در خواهی ز قعر دریا…