آکادمی پلیکان

گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد (630)

- اندازه متن +

گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد
چون حکم خدا آید آن زیر و زبر باشد

بر هر چه امیدستت کی گیرد او دستت
بر شکل عصا آید وان مار دوسر باشد

وان غصه که می‌گویی آن چاره نکردم دی
هر چاره که پنداری آن نیز غرر باشد

خودکرده شمر آن را چه خیزد از آن سودا
اندر پی صد چون آن صد دام دگر باشد

آن چاره همی‌کردم آن مات نمی‌آمد
آن چاره لنگت را آخر چه اثر باشد

از مات تو قوتی کن یا قوت شو او را تو
تا او تو شوی تو او این حصن و مفر باشد

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×