گر صبر کنم جامعهٔ جان میسوزد (784)
-
اندازه متن
+
گر صبر کنم جامعهٔ جان میسوزد
جان من و آن جملگان میسوزد
ور بانگ برآورم دهان میسوزد
از من گذرد هر دو جهان میسوزد
گر صبر کنم جامعهٔ جان میسوزد
جان من و آن جملگان میسوزد
ور بانگ برآورم دهان میسوزد
از من گذرد هر دو جهان میسوزد
عقل و دل من چه عیشها میداند گر یار دمی پیش خودم بنشاند
صد جای نشیب…
ما بسته بدیم بند دیگر آمد بیدل شده و نژند دیگر آمد
در حلقهٔ زلف او…