گر عاشق زار روی تو نیستمی (1922)
-
اندازه متن
+
گر عاشق زار روی تو نیستمی
چندان به در سرای تو نه ایستمی
گفتی که مایست بردرم خیز برو
ای دوست اگر نه ایستمی نیستمی
گر عاشق زار روی تو نیستمی
چندان به در سرای تو نه ایستمی
گفتی که مایست بردرم خیز برو
ای دوست اگر نه ایستمی نیستمی
خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی وی آینهٔ جمال شاهی که توئی
بیرون ز تو نیست…