گفتم عشقت مرا بت و خویش منست (388)
-
اندازه متن
+
گفتم عشقت مرا بت و خویش منست
غم نیست غم از دل بداندیش منست
گفتا بکمان و تیر خود مینازی
گستاخ مَیَنداز گرو پیش منست
گفتم عشقت مرا بت و خویش منست
غم نیست غم از دل بداندیش منست
گفتا بکمان و تیر خود مینازی
گستاخ مَیَنداز گرو پیش منست
بوی دلدار ما نمیآید طوطی این جا شکر نمیخاید
هر مقامی که رنگ آن گل نیست…
بیامدیم دگربار چون نسیم بهار برآمدیم چو خورشید با صد استظهار
چو آفتاب تموزیم رغم فصل…