گفتی مگری چو ابر در فرقت باغ (1056)
-
اندازه متن
+
گفتی مگری چو ابر در فرقت باغ
من آن توام بخسب ایمن به فراغ
ترسم که چراغ زیر طشتی بنهی
وانگاه بجویمش به صد چشم و چراغ
گفتی مگری چو ابر در فرقت باغ
من آن توام بخسب ایمن به فراغ
ترسم که چراغ زیر طشتی بنهی
وانگاه بجویمش به صد چشم و چراغ
الجوهر فقر و سوی الفقر عرض الفقر شفاء و سوی الفقر مرض
العالم کله خداع و…
ترکبن طبقا عن طبق مولائی انت کالروح و نحن لک کالاعضء
کیف یبقی فطنا، من نزلالعشق…

