گفتی چونی بنده چنانست که هست (393)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۲۲
-
اندازه متن
+
گفتی چونی بنده چنانست که هست
سودای تو بر سر است و سر بر سر دست
میگردد آن چیز بگرد سر من
نامش نتوان گفت ولیکن چه خوش است
گفت عاشق امتحان کردم مگیر (13-4)
بخش ۱۳ - عذر خواستن آن عاشق از گناه خویش به تلبیس و روی پوش و فهم کردن معشوق آن…
مولانا 
