گوئیکه به تن دور و به دل با یارم (1299)
-
اندازه متن
+
گوئیکه به تن دور و به دل با یارم
زنهار مپندار که من دل دارم
گر نقش خیال خود ببینی روزی
فریاد کنی که من ز خود بیزارم
گوئیکه به تن دور و به دل با یارم
زنهار مپندار که من دل دارم
گر نقش خیال خود ببینی روزی
فریاد کنی که من ز خود بیزارم
بازیچهٔ قدرت خدائیم همه او راست توانگری گدائیم همه
بر یکدگر این زیادتی جستن چیست آخر…
چو دیوم عاشق آن یک پری شد ز دیو خویشتن یک سر بری شد
چو ناگاهان…

