آکادمی پلیکان

چرا نه در پِیِ عزمِ دیارِ خود باشم (337)

- اندازه متن +

چرا نه در پِیِ عزمِ دیارِ خود باشم
چرا نه خاکِ سرِ کویِ یارِ خود باشم

غمِ غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم
به شهرِ خود رَوَم و شهریارِ خود باشم

ز مَحرمان سراپردهٔ وصال شَوَم
ز بندگانِ خداوندگارِ خود باشم

چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
که روزِ واقعه پیشِ نگارِ خود باشم

ز دستِ بختِ گران‌خواب و کارِ بی‌سامان
گَرَم بُوَد گِلِه‌ای، رازدارِ خود باشم

همیشه پیشهٔ من عاشقی و رندی بود
دگر بکوشم و مشغولِ کارِ خود باشم

بُوَد که لطفِ ازل رهنمون شود حافظ
وگرنه تا به ابد شرمسارِ خود باشم

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×