آکادمی پلیکان

دلا، رَفیقِ سفر بختِ نیکخواهت بس (269)

- اندازه متن +

دلا، رَفیقِ سفر بختِ نیکخواهت بس
نسیمِ روضهٔ شیراز، پیکِ راهت بس

دگر ز منزلِ جانان سفر مَکُن درویش
که سِیرِ معنوی و کُنجِ خانقاهت بس

وگر کمین بِگُشایَد غمی ز گوشهٔ دل
حریمِ درگهِ پیرِ مغان، پناهت بس

به صَدرِ مَصْطَبه بنشین و ساغرِ مِی‌ نوش
که این قَدَر ز جهان، کسبِ مال و جاهَت بس

زیادتی مَطَلَب، کار بر خود آسان کن
صُراحیِ مِیِ لعل و بُتی چو ماهَت بس

فلک به مَردمِ نادان دهد زِمامِ مراد
تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس

هوایِ مسکن مألوف و عهدِ یارِ قدیم
ز رهروانِ سفرکرده، عذرخواهت بس

به مِنَّتِ دگران خو مَکُن که در دو جهان
رضایِ ایزد و اِنعامِ پادشاهت بس

به هیچ وِردِ دگر نیست حاجت ای حافظ
دعایِ نیمْ شب و درسِ صبحگاهت بس

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×