گفتم که مرا بهره ده از کشتهی نو
-
اندازه متن
+
گفتم که مرا بهره ده از کشتهی نو
گفت ار سر خود به من سپاری به گرو
گفتم به گرو چو سر سپردم چه کنم؟
گفتا سر خود به پیش انداز و برو
گفتم که مرا بهره ده از کشتهی نو
گفت ار سر خود به من سپاری به گرو
گفتم به گرو چو سر سپردم چه کنم؟
گفتا سر خود به پیش انداز و برو
آتش زده در خانهام او، میترسم گر او کندم به خانه رو، میترسم
چندان زده است…
رازیست که آن نگار میداند چیست رنجی ست که روزگار می داند چیست
آنی که چو…

