گفت ابر بهار با گل ای شاهد باغ!
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
-
اندازه متن
+
گفت ابر بهار با گل ای شاهد باغ!
از خونت برجبین که بگذاشته داغ؟
گل گفت: دلم چو با زبان گشت یکی
زینگونه بر افروخت مرا همچو چراغ
شاداب گلی بودم و افسرد مرا
شاداب گلی بودم و افسرد مرا آنگاه به مینائی بسپرد مرا
بنشست رها زمن ولی در…
نیما یوشیج 
