غمهای مرا همه بناغم داری (1909)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۴/۳۱
-
اندازه متن
+
غمهای مرا همه بناغم داری
واندر غم خود همچو بناغم داری
گویی که تراام و چرا غم داری
ترسم که نباشی و چراغم داری
چون شنید اینها دوان شد تیز و تفت (161-3)
بخش ۱۶۱ - دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید
…
مولانا 
