دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی (1878)
-
اندازه متن
+
دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل به هر سویی میافتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
امشب به دغل به هر سویی میافتی
گفتم که مرا تا به قیامت جفتی
گو آن سخنی که وقت مستی گفتی
عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست هله چون مینزند ره ره او را کِه زدست
…
ای عشق که هستی به یقین معشوقم تو خالق مطلقی و من مخلوقم
بر کوری منکران…

