دوش از سر عاشقی و از مشتاقی (1877)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۴/۳۱
-
اندازه متن
+
دوش از سر عاشقی و از مشتاقی
میکردم التماس می از ساقی
چون جاه و جمال خویش بنمود به من
من نیست شدم بماند ساقی ساقی
آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود (743)
آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چون رسیدش چشم بد کز چشمها مستور بود
…
مولانا 
