بر گلشن یارم گذرت بایستی (1801)
-
اندازه متن
+
بر گلشن یارم گذرت بایستی
بر چهرهٔ او یک نظرت بایستی
در بیخبری گوی ز میدان بردی
از بیخبریها خبرت بایستی
بر گلشن یارم گذرت بایستی
بر چهرهٔ او یک نظرت بایستی
در بیخبری گوی ز میدان بردی
از بیخبریها خبرت بایستی
ای دل ز جهانیان چرا داری بیم حق محسن و منعم و کریمست و رحیم
تیر…
در خواب مهی دوش روانم دیده است با روی و لبی که روشنایی دیده است
یا…