تا جان دارم بندهٔ مرجان توام (1190)
-
اندازه متن
+
تا جان دارم بندهٔ مرجان توام
دل جمع از آن زلف پریشان توام
ای نای بنال مست افغان توام
وی چنگ خمش مشو که مهمان توام
تا جان دارم بندهٔ مرجان توام
دل جمع از آن زلف پریشان توام
ای نای بنال مست افغان توام
وی چنگ خمش مشو که مهمان توام
ما بسته بدیم بند دیگر آمد بیدل شده و نژند دیگر آمد
در حلقهٔ زلف او…
از حلقهٔ گوش از دلم باخبر است در حلقهٔ او دل از همه حلقهتر است
زیر…

