آمد به درم سرخوش و مست و مغشوش
-
اندازه متن
+
آمد به درم سرخوش و مست و مغشوش
گفتا به من ای عاشق سرتا پا هوش،
وجدی کن و جامی ده و آور سخنی
گفتم زمنی امشب؟ گفتا خاموش
آمد به درم سرخوش و مست و مغشوش
گفتا به من ای عاشق سرتا پا هوش،
وجدی کن و جامی ده و آور سخنی
گفتم زمنی امشب؟ گفتا خاموش
چندین به عتابم مکش و بیم عذاب بیدار اگر تویی وگر من در خواب
با ما…
آمد سحر و مراست مصحف در پیش آنگاه چراغی چو چراغ دل خویش
ورد سحر اهل…

