در خاطرم افتاد که میآیی باز
-
اندازه متن
+
در خاطرم افتاد که میآیی باز
کردم درخانه دوش بهر تو فراز
آوایی از خانه شنیدم لیکن
کاین قصه ز من می طلبد عمر دراز
در خاطرم افتاد که میآیی باز
کردم درخانه دوش بهر تو فراز
آوایی از خانه شنیدم لیکن
کاین قصه ز من می طلبد عمر دراز
مهتاب شبی بود و سرود دف و نی کافتادم آن مهوش را اندر پی
زین حال…
ابر آمد و گفتم همه صحرا بگرفت با من که دلم کرفت دنیا بگرفت
تو لیک…

