در خاطرم افتاد که میآیی باز
-
اندازه متن
+
در خاطرم افتاد که میآیی باز
کردم درخانه دوش بهر تو فراز
آوایی از خانه شنیدم لیکن
کاین قصه ز من می طلبد عمر دراز
در خاطرم افتاد که میآیی باز
کردم درخانه دوش بهر تو فراز
آوایی از خانه شنیدم لیکن
کاین قصه ز من می طلبد عمر دراز
ابرآمد و باغ شد از او در زیور آشفته بر او شدند گلها یکسر:
ما همنفسانیم…