دود از بر خاکستر بنیادم شد
-
اندازه متن
+
دود از بر خاکستر بنیادم شد
افسوس که با خرابم آبادم شد
هر زیف و زنی که کرد شاگردی من
حرفی دو سه ناموخته استادم شد
دود از بر خاکستر بنیادم شد
افسوس که با خرابم آبادم شد
هر زیف و زنی که کرد شاگردی من
حرفی دو سه ناموخته استادم شد
چون آب به آوندم در ریختهاند در گونه ی من رنگ وی آمیختهاند
در من به…
گشتیم همه روی جهان زیر و زبر احوال بگشت وز او بگشتیم دگر
هر چند در…

