چون چنگ گرم به گوش مالی دانم
-
اندازه متن
+
چون چنگ گرم به گوش مالی دانم
آنی که در افکنی به گوش آن خوانم
بر قدر کفاف اگر نگردیدم من
بر قدر کفاف من تو می گردانم
چون چنگ گرم به گوش مالی دانم
آنی که در افکنی به گوش آن خوانم
بر قدر کفاف اگر نگردیدم من
بر قدر کفاف من تو می گردانم
دادم پی گریه چشم دریایی شد بردم بخلاص دست غوغایی شد
بی تابی من به دست…
عمری به سرآمدم به هنگامهی زیست بشناختم آنرا که ندانستم چیست
اکنون لب از شیر نشسته…

