آرند یکی و دیگری بربایند (58)
-
اندازه متن
+
آرند یکی و دیگری بربایند
بر هیچکسی راز همینگشایند
ما را ز قضا جز این قدر ننمایند
پیمانهٔ عمر ماست میپیمایند
آرند یکی و دیگری بربایند
بر هیچکسی راز همینگشایند
ما را ز قضا جز این قدر ننمایند
پیمانهٔ عمر ماست میپیمایند
حکایت 28: فخرالدوله برادر پناخسرو آنگاه که بگریخت و بنشابور آمد صاحب زبان بر وی دراز کرد، و بنامها وی…

