ای لعل لبت معدن شکر چیدن (1422)
-
اندازه متن
+
ای لعل لبت معدن شکر چیدن
وز چشم تو نور نامصور دیدن
مه گردانست و برک که گردانست
فرقست بسی میان هر گردیدن
ای لعل لبت معدن شکر چیدن
وز چشم تو نور نامصور دیدن
مه گردانست و برک که گردانست
فرقست بسی میان هر گردیدن
هین که گردن سستکردی، کو کبابت؟ کو شرابت؟ هین که بس تاریکرویی، ای گرفته آفتابت
یاد…

