آکادمی پلیکان

با عشق نشین که گوهر کان تو است (233)

- اندازه متن +

با عشق نشین که گوهر کان تو است
آنکس را جو که تا ابد آن تو است

آنرا بمخوان جان که غم جان تو است
بر خویش حرام کن اگر نان تو است

×