با عشق نشین که گوهر کان تو است (233)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۵/۲۶
-
اندازه متن
+
با عشق نشین که گوهر کان تو است
آنکس را جو که تا ابد آن تو است
آنرا بمخوان جان که غم جان تو است
بر خویش حرام کن اگر نان تو است
جان من و جان تو بستست به همدیگر (1031)
جان من و جان تو بستست به همدیگر همرنگ شوم از تو گر خیر بود گر شر
مولانا 
