بیرون ز جهان کفر و ایمان جائیست (255)
-
اندازه متن
+
بیرون ز جهان کفر و ایمان جائیست
کانجا نه مقام هر تر و رعنائیست
جان باید داد و دل بشکرانهٔ جان
آنرا که تمنای چنین مأوائیست
بیرون ز جهان کفر و ایمان جائیست
کانجا نه مقام هر تر و رعنائیست
جان باید داد و دل بشکرانهٔ جان
آنرا که تمنای چنین مأوائیست
من کوهم و قال من صدای یار است من نقشم و نقشبندم آن دلدار است
چون…
گفتشان در خواب کای…

