تا ترک دل خویش نگیری ندهم (1189)
-
اندازه متن
+
تا ترک دل خویش نگیری ندهم
وانچت گفتم تا نپذیری ندهم
حیلت بگذار و خویشتن مرده مساز
جان و سر تو که تا نمیری ندهم
تا ترک دل خویش نگیری ندهم
وانچت گفتم تا نپذیری ندهم
حیلت بگذار و خویشتن مرده مساز
جان و سر تو که تا نمیری ندهم
بر منبرست این دم مذکر مذکر چون چشمه روانه مطهر مطهر
بر منبری بلندی دانای هوشمندی…
آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است انصاف بده چه لایق آن دهن است
شیرین…