تا رهبر تو طبع بدآموز بود (607)
-
اندازه متن
+
تا رهبر تو طبع بدآموز بود
بخت تو مپندار که پیروز بود
تو خفته به صبح و شب عمرت کوتاه
ترسم که چو بیدار شوی روز بود
تا رهبر تو طبع بدآموز بود
بخت تو مپندار که پیروز بود
تو خفته به صبح و شب عمرت کوتاه
ترسم که چو بیدار شوی روز بود
تو در عقیله ترتیب کفش و دستاری چگونه رطل گران خوار را به دست آری
به…
چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد در چشمهای مست تو نقاش چون نهاد
چشمت…