جانا تبش عشق به غایت برسید (618)
-
اندازه متن
+
جانا تبش عشق به غایت برسید
از شوق تو کارم به شکایت برسید
ارزانکه نخواهی که بنالم سحری
دریاب که هنگام عنایت برسید
جانا تبش عشق به غایت برسید
از شوق تو کارم به شکایت برسید
ارزانکه نخواهی که بنالم سحری
دریاب که هنگام عنایت برسید
ساقیا عربده کردیم که در جنگ شویم می گلرنگ بده تا همه یک رنگ شویم
صورت…
آنچ می آید ز وصفت این زمانم در دهن بر مرید مرده خوانم اندراندازد کفن
خود…

