خون دل عاشقان چو جیحون گردد (655)
-
اندازه متن
+
خون دل عاشقان چو جیحون گردد
عاشق چو کفی بر سر آن خون گردد
جسم تو چو آسیا و آبش عشق است
چون آب نباشد آسیا چون گردد
خون دل عاشقان چو جیحون گردد
عاشق چو کفی بر سر آن خون گردد
جسم تو چو آسیا و آبش عشق است
چون آب نباشد آسیا چون گردد
کجا شد عهد و پیمان را چه کردی امانتهای چون جان را چه کردی
چرا کاهل…
همهچیز را تا نجویی نیابی، جز این دوست را، تا نیابی نجویی. طلبِ آدمی آن باشد که چیزی نایافته طلب…

