دشنام که از لب تو مهوش باشد (690)
-
اندازه متن
+
دشنام که از لب تو مهوش باشد
چون لعل بود که اصلش آتش باشد
بر گوی که دشنام تو دلکش باشد
هر باد که بر گل گذرد خوش باشد
دشنام که از لب تو مهوش باشد
چون لعل بود که اصلش آتش باشد
بر گوی که دشنام تو دلکش باشد
هر باد که بر گل گذرد خوش باشد
تا هشیاری به طعم مستی نرسی تا تن ندهی به جان پرستی نرسی
تا در غم…
نزدیک توام مرا مبین دور پهلوی منی مباش مهجور
آن کس که بعید شد ز معمار…