دو کون خیال خانهای بیش نبود (703)
-
اندازه متن
+
دو کون خیال خانهای بیش نبود
وامد شد ما بهانهای بیش نبود
عمریست که قصهای ز جان میشنوی
قصه چه کنم فسانهای بیش نبود
دو کون خیال خانهای بیش نبود
وامد شد ما بهانهای بیش نبود
عمریست که قصهای ز جان میشنوی
قصه چه کنم فسانهای بیش نبود
دوش از سر لطف یار در من نگریست گفتا بیما چگونه بتوانی زیست
گفتم به خدا…