سر سخن دوست نمیارم گفت (346)
-
اندازه متن
+
سر سخن دوست نمیارم گفت
دریست گرانبها نمیارم سفت
ترسم که بخواب دربگویم سخنی
شبهاست که از بیم نمیارم خفت
سر سخن دوست نمیارم گفت
دریست گرانبها نمیارم سفت
ترسم که بخواب دربگویم سخنی
شبهاست که از بیم نمیارم خفت
گفت عفریتی…
برون شو ای غم از سینه، که لطف یار میآید تو هم ای دل ز من گم شو،…

