صبح است و صبا مشک فشان میگذرد (750)
-
اندازه متن
+
صبح است و صبا مشک فشان میگذرد
دریاب که از کوی فلان میگذرد
برخیز چه خسبی که جهان میگذرد
بوئی بستان که کاروان میگذرد
صبح است و صبا مشک فشان میگذرد
دریاب که از کوی فلان میگذرد
برخیز چه خسبی که جهان میگذرد
بوئی بستان که کاروان میگذرد
بحر ما را کنار بایستی وین سفر را قرار بایستی
شیر بیشه میان زنجیرست شیر در…
گفتم که به من رسید دردت بمزید گفتا خنک آن جان که بدین درد رسید
گفتم…

