هستی اثری ز نرگس مست تو بود (854)
-
اندازه متن
+
هستی اثری ز نرگس مست تو بود
آب رخ نیستی هم از هست تو بود
گفتم که مگر دست کسی در تو رسد
چون به دیدم که خود همه دست تو بود
هستی اثری ز نرگس مست تو بود
آب رخ نیستی هم از هست تو بود
گفتم که مگر دست کسی در تو رسد
چون به دیدم که خود همه دست تو بود
می شناسد پرده جان آن صنم چون نداند پرده را صاحب حرم
چون ز پرده قصد…
دل دست به یک کاسه با شهره صنم کرده انگشت برآورده اندر دهنم کرده
دل از…