پائی که همی رفت به شبستان سر مست (239)
-
اندازه متن
+
پائی که همی رفت به شبستان سر مست
دستی که همی چید ز گل دسته بدست
از بند و گشاد دهن دام اجل
آن دست بریده گشت و آن پای شکست
پائی که همی رفت به شبستان سر مست
دستی که همی چید ز گل دسته بدست
از بند و گشاد دهن دام اجل
آن دست بریده گشت و آن پای شکست
ز دام چند بپرسی و دانه را چه شدست به بام چند برآیی و خانه را چه شدست
…
وصف آن مخدوم میکن گرچه میرنجد حسود کاین حسودی کم نخواهد گشت از چرخ کبود
گرچه…

