چندان گفتی که از بیان بگذشتی (1832)
-
اندازه متن
+
چندان گفتی که از بیان بگذشتی
چندان گشتی بگرد آن کان گشتی
کشتی سخن در آب چندان راندی
نی تخته بماند نی تو و نی کشتی
چندان گفتی که از بیان بگذشتی
چندان گشتی بگرد آن کان گشتی
کشتی سخن در آب چندان راندی
نی تخته بماند نی تو و نی کشتی
شد کودکی و رفت جوانی ز جوان روز پیری رسید بر پر ز جهان
هر مهمانرا…
بازآی که تا به خود نیازم بینی بیداری شبهای درازم بینی
نی نی غلطم که خود…