کردیم قبول و من زرد میترسم (1283)
-
اندازه متن
+
کردیم قبول و من زرد میترسم
در خدمت تو ز چشم بد میترسم
از بیم زوال آفتاب عشقت
حقا که من از سایهٔ خود میترسم
کردیم قبول و من زرد میترسم
در خدمت تو ز چشم بد میترسم
از بیم زوال آفتاب عشقت
حقا که من از سایهٔ خود میترسم
ای جان تو بر مقصران آشفته هم جان تو عذر جان ایشان گفته
طوفان بلا اگر…
در خاموشی چرا شوی کند و ملول خو کن به خموشی که اصولست اصول
خود کو…

