آن گوی که طاقت جوابش داری (68)
-
اندازه متن
+
آن گوی که طاقت جوابش داری
گندم نبری به خانه چون جو کاری
آن گوی که طاقت جوابش داری
گندم نبری به خانه چون جو کاری
هر که در پیش سخن دیگران افتد تا مایهٔ فضلش بدانند، پایهٔ جهلش معلوم کند
ندهد مرد…
ریشی درون جامه داشتم و شیخ از آن هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست. دانستم از آن…

